سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انواع اسم در زبان فارسی

اسم در زبان فارسی واژه‌ای است که با آن آدم‌ها، حیوانات و اشیا را نام‌گذاری و مشخص می‌کنند.

 

اسم‌ها از نظر دستوری میتوانند نقش‌های مختلفی را بپذیرند. در زبان فارسی، برخلاف زبان‌هایی مانند عربی، فرانسه و …  انواع اسم زمان، جنسیت، تعداد و درجه و مرتبه (برتری) را مشخص نمی‌کند. به تشخیص و مشخص کردن هر یک از انواع اسم تجزیه اسم می‌گویند.

افراد و آدم‌ها: مرد، زن، خواهر، برادر، رستم، تهمینه، مادر، پدرو …
حیوانات: اسب، مرغ، ماهی، خزنده، مورچه، زاغ و …
اشیا و وسایل: خانه، لانه، جامه، گچ، گوشی و …

کلمات بالا همگی اسم هستند و هریک برای گروهی خاص به کار می‌روند.

اسم این قابلیت را دارد، به هر چه که دیدنی و قابل اندیشیدن باشد اشاره کند.

بابک، اسب، روشنایی و …

از طرفی هر چه انتزاعی و لمس‌شدنی نباشد و تنها در درک آدمی بیاید هم با اسم نامگذاری می‌شود، مانند:

ترس، امید، هراس،‌ دیو و …

https://typeo.top/blog/%d8%a7%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b9-%d8%a7%d8%b3%d9%85-%d8%af%d8%b1-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d9%81%d8%a7%d8%b1%d8%b3%db%8c/

 


مسند و مسندالیه چیست و چگونه تشخیص دهیم؟

«مُسنَد» در لغت به معنی «اِسناد داده شده» و «نسبت داده شده» است. همچنین، «مُسنَدٌ اِلَیه» به معنی «اِسناد داده شده به او» است. بنابراین، می‌توان چنین گفت که «مسند» را با کمک «فعل اسنادی» به «مسند الیه» نسبت می‌دهیم.

 

مسند کلمه یا گروهی از کلمات (اسم، ویژگی، صفت، حالت یا تعلق) را به نهاد یا همان مسند الیه نسبت می‌دهد.» همچنین، برای مسند الیه چنین تعریفی داریم: «مسند الیه کلمه‌ای است که به آن صفت یا حالتی نسبت داده می‌شود.

مسندالیه + مسند + فعل ربطی یا اسنادی

فعل ربطی یا اسنادی چیست؟

مسند

افعال اسنادی، کننده کار نیستند، بلکه پذیرنده حالتی هستند که مسند آن را بیان می‌کند. مسند کلمه یا گروهی از کلمات را در برمی‌گیرد که پذیرفتن حالت، ویژگی یا صفتی را از طریق فعل اسنادی به مسندالیه نسبت می‌دهد.

مسند یکی از ارکان اصلی جمله است و آن کلمه‌ای است که مفهوم آن را به مسندالیه نسبت داده باشند.

مسند و مسندالیه

https://typeo.top/blog/%d9%85%d8%b3%d9%86%d8%af-%d9%88-%d9%85%d8%b3%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%84%db%8c%d9%87-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa-%d9%88-%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%aa%d8%b4%d8%ae%db%8c%d8%b5-%d8%af%d9%87%db%8c%d9%85/

 

 


انواع واو در زبان فارسی

حرف واو سی‌امین حرف و از پرکاربردترین حروف در زبان فارسی است. این حرف در ساختار جمله ایفای نقش می‌کند؛ نقش دستوری خاصی را می‌پذیرد و با توجه به موقعیت قرار گرفتنش در جمله، معنا و مفهوم یک یا چند کلمه را به تنهایی به عهده می‌گیرد.

 

از مصوت‌های بلند زبان فارسی حرکت‌ فتحه یا ضمه را  می‌پذیرد و از آن به عنوان پایه همزه نیز استفاده می‌شود.

واو با نقش دستوری

واو ربط

واو ربطی، واوی است که میان دو جمله با معنای پیوسته به کار می‌رود. به همین دلیل عده‌ای آن را واو ربط هم‌پایه‌ساز هم نامیده‌اند.

  من به کتاب فروشی رفتم و کتاب خریدم.

این دو جمله در عین حال که هر یک جمله‌های مستقلی هستند و هیچ یک جزئی از جمله دیگر نیست، با واو ربط، هم‌پایه شده‌اند. واوی که بین چند فعل به کار رود، واو ربط محسوب می‌شود.

آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند.

واو در زبان فارسی

https://typeo.top/blog/%d8%a7%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b9-%d9%88%d8%a7%d9%88-%d8%af%d8%b1-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d9%81%d8%a7%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%85%d8%ab%d8%a7%d9%84/

 

 


ضمیر مشترک چیست؟

ضمیر مشترک، کلمه خود است که جانشین اسم انسانها میشود و نقش آن‌ها را می‌پذیرد.

 

خود با نام ضمیر مشترک، کلمه‌ای است که همواره یک صورت دارد و در همه شش ساخت ضمیرهای شخصی مشترک است و به همین دلیل ضمیر مشترک خوانده شده است.

واژه‌های خویش و خویشتن نیز گاهی به جای خود در نوشتار رسمی یا شعر می‌آیند. در زبان دری سه تا ضمیر مشترک داریم :
خود، خویش و خویشتن، خود با ضمیر های شخصی برای تاکید می آیند. به یاد داشته باشید که خود جمع نمی شود و از کاربرد خودها پرهیز باید کرد.

من کار خود را تمام کردم.

ما خود را بالا تر ازدیگران نمی دانیم.
ایشان دربار? خود چه می داند.

تو خودرا اصلاح کن.

درجمله های بالا به جای خود، خویش و خویشتن را هم می توان نشاند.

ضمیر مشترک

https://typeo.top/blog/%d8%b6%d9%85%db%8c%d8%b1-%d9%85%d8%b4%d8%aa%d8%b1%da%a9/

 

 

 


کاربرد ضمیر تعجب

دستورنویسان، ضمیر را با توجه به معنایی که دارند و یا مرجع ضمیرشان به انواع مختلفی تقسیم کرده‌اند. اختلاف نظرها حکایت از تفاوت نگاه دستوردانان دارد، عده‌ای از آنها ضمیر را از کنایات می‌دانند و عده‌ای دیگر گروه مستقلی از کلمات، بنا به این که هر گروه ضمیر را چگونه تعریف کرده‌اند، دسته‌بندی‌هایشان نیز متفاوت بوده است.

ضمیر تعجب یا ضمیر مبهم، مرجع ضمیرشان مستقیم نیست؛  اما از آنجا که اگر به همراه اسم نباشند معنای صفتی ندارند و وظیفه معنا بخشیدن به اسم معنا را به عهده دارند به همین دلیل دستورنویسان آنها را در دسته ضمیرها قرار داده‌اند.

https://typeo.top/blog/%d8%b6%d9%85%db%8c%d8%b1-%d8%aa%d8%b9%d8%ac%d8%a8-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa-%d9%88-%da%86%d9%87-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a8%d8%b1%d8%af%db%8c-%d8%af%d8%a7%d8%b1%d8%af%d8%9f/