سفارش تبلیغ
صبا ویژن

املای درست کلمات فارسی؛ چگونه املای خود را تقویت کنیم؟

هر چقدر که تحصیلات آکادمیک داشته باشیم یا اهل مطالعه باشیم در صورتی که در نوشته‌هایمان غلط املایی وجود داشته باشد،در نگاه خواننده فردی کم‌سواد یا انسانی بی‌دقت شناخته خواهیم شد؛

 

نداشتن غلط املایی یکی از نشانه‌های باسوادی محسوب می‌شود. املای نادرست گاهی می‌تواند موجب عدم دریافت کافی هدف ما از متن شود. نمیتوانیم نوشتن صحیح را فقط ویژه‌ متخصصین حوزه ادبیات بدانیم و اشتباهات و کم‌دقتی خود را نادیده بگیریم. بی‌دقتی ممکن است منجر به از دست دادن موقعیت‌های شغلی و حرفه‌ای شود؛ اما چه کنیم که املای خود را تقویت کرده و بهتر بنویسیم؟

راه‌کارهایی برای این که غلط ننویسیم 

دلایل عمده املای نادرست، چرا غلط می نویسیم؟

سرعت در نوشتن و بی توجهی به آن‌چه که می‌نویسیم،داشتن حروفی با صدای یکسان و نوشتار متفاوت،ورود واژه‌هایی از زبان‌های غریبه،تفاوت برخی قرادادهای نوشتاری زبان عربی با زبان فارسی،عدم وجود ساختار و قرارداد یکسان در مورد نوشتار برخی صداها و موارد دیگر را می‌توان جزو عواملی دانست که باعث املای نادرست می‌شوند.

 

چگونه غلط ننویسیم,چطور املای خود را تقویت کنیم

https://typeo.top/


فعل ماضی بعید

فعل ماضی بعید

ماضی بعید به فعلی گفته می­‌شود که در زمان گذشته نسبت به زمان حال رخ دهد. ماضی بعید در معنای تحت‌الفظی به معنای گذشته دور است برای مثال وقتی من به دانشگاه مدرسه رسیدم، استاد امده بود یا قبل از انکه به ایستگاه برسم،اتوبوس رفته بود.

ساخت فعل ماضی بعید

ساخت فعل ماضی بعید با آمدن صفت مفعولی (ترکیب بن ماضی + ه) بر سر ماضی ساده از فعل بودن به دست می­‌آید. 

صفت مفعولی + بودم، بودی، بود، بودیم، بودید، بودند

او که مفاهیم رانندگی را یاد گرفته بود؛ در ازمون شهری به راحتی پذیرفته شد. در این جمله از لحاظ معنی، ارتباط دو زمان گذشته را با هم می‌­بینیم.

فعل ماضی بعید می‌تواند در یک جمله با دیگر افعال ترکیب شود.

ماضی ساده: دوستم به این نتیچه رسیده بود که بدون تجویز نسخه پزشک نمیتوان دارو مصرف کرد.

ماضی استمراری:مادری را میشناختم که تمام دارایی اش را به فرزندش داده بود.

 مضارع التزامی: رفته بود که بیمارش را از بیمارستان مرخص کند. 

ساخت منفی فعل ماضی بعید

فعل ماضی بعید با آوردن «ن» بر سر بخش اول فعل، یعنی صفت مفعولی منفی می­‌شود. 

ن + صفت مفعولی + ماضی ساده فعل بودن

 اگر نرفته بودیم تو او را می‌­دیدی.

یکی از نکاتی که در فعل ماضی بعید باید به آن توجه کرد؛ حضور فعل بودن در آن است. فعل بود در گروه فعل‌های ناقص قرار دارد.

ساخت مجهول ماضی بعید

مجهول فعل ماضی بعید همانند ترکیب ساخت فعل مجهول در زبان فارسی به این ترتیب ساخته می­‌شود:

صفت مفعولی+ صفت مفعولی فعل شدن+ فعل ماضی بودن

دیده شده بودم؛ دیده شده بودی، دیده شده بود،

در زمان ویرایش و برخورد با فعل ماضی بعید، باید دقت داشت که فعل کمکی فقط با قرینه حذف می‌­شود. در غیر این ­صورت، اجازه حذف آن را نداریم. مثلاً در جمله زیر، کلمه بودی به قرینه برگشته بودی، از جمله اول حذف شده است.

تو به تهران رفته [بودی] و برگشته بودی که من تو را دیدم.

 

 


بن ماضی چیست؟

بن ماضی چیست؟

بن فعل، ماده فعل یا ستاک فعل یکی از ویژگی­‌های فعل محسوب می‌­شود بن فعل، بخش ثابت فعل است که در صیغه‌های مختلف آن تکرار می‌شود.

برای مثال، در شش صیغه از فعل نشستن، جزء «نشست» ثابت است اما هر فعل، با گرفتن یکی از شناسه‌های َم، ی، -،  یم، ید، َند صورت تازه­‌ای یافته است.نشستم، نشستی، نشست، نشستیم، نشستید، نشستند

بن فعل جزئی از کلمه است که معنی اصلی را در بردارد و در همه صیغه‌­ها ثابت است تغییر نمی‌کند. بن فعل در زبان فارسی به دو نوع بن ماضی و بن مضارع تقسیم می­‌شود.

بن ماضی و بن مضارع در ساخت دیگر فعل‌ها مانند ماضی بعید، مضارع التزامی، ماضی استمراری و ... کاربرد دارد.

صیغه‌­های فعلی که بر زمان گذشته دلالت می­‌کنند از بن ماضی ساخته می­‌شوند

نوشتم (ماضی ساده)
می‌­نوشتم (ماضی استمراری)
نوشته‌­ام (ماضی نقلی)
نوشته باشم (ماضی التزامی)
نوشته بودم (ماضی بعید)

کلمه نوشت در این صیغه­‌ها ثابت است و تغییر نمی­‌کند و از نظر زمان، بر گذشته دلالت می­‌کند. بن یا ریشه این صیغه‌­ها را بن ماضی می­‌نامیم.

روش تشخیص بن ماضی

بن ماضی را از دو راه می‌­توان به دست آورد:

1- حذف ن از انتهای مصدر فعل مورد نظر کاشتن: کاشت - رفتن: رفت با حذف نون از انتهای مصدرها می‌توان بن ماضی را به دست آورد.

2- فعل را صرف می­‌کنیم. سپس شناسه­‌ها را از پایان فعل و می یا ب را از ابتدای آن حذف می‌کنیم.آنچه باقی می‌ماند جزء ثابتی است که در همه صیغه‌­ها تکرار شده است.درباره فعل می‌خوانْدم، «می» استمراری و شناسه‌ها باید حذف شوند و آنچه باقی می‌ماند؛ کلمه خوانْد است که همان بن ماضی است.

کاربرد بن ماضی

تنها محدود به ساخت افعال نیست بلکه در ساخت انواع اسم و صفت‌­هایی چون صفت مفعولی، صفت فاعلی، صفت مرکب، اسم مصدر و اسم مرکب نقش دارد

مصدر فعل رفتن - بن ماضی + ه: صفت مفعولی- رفت + ه: رفته


 


بن ماضی چیست و چه کاربردهایی دارد؟

بن ماضی چیست و چه کاربردهایی دارد؟

پیش از آن که بدانیم بن ماضی چیست و چه کاربردهایی دارد، باید با بُن فعل آشنا شویم. بن فعل، ماده فعل یا ستاک فعل یکی از ویژگی­‌های فعل محسوب می‌­شود و در واقع سبب تفاوت فعل با اقسام دیگر کلمه است. بن فعل، بخش ثابت فعل است که در صیغه‌های مختلف آن تکرار می‌شود. تنها شناسه‌ها هستند که سبب تفاوت معنایی می‌شوند.

برای مثال، در شش صیغه از فعل نشستن، جزء «نشست» ثابت است اما هر فعل، با گرفتن یکی از شناسه‌های َم، ی، -،  یم، ید، َند صورت تازه­‌ای یافته است.

نشستم، نشستی، نشست، نشستیم، نشستید، نشستند

بن فعل جزئی از کلمه است که معنی اصلی را در بردارد و در همه صیغه‌­ها ثابت است؛ یعنی تغییر نمی‌کند. بن فعل در زبان فارسی به دو نوع بن ماضی و بن مضارع تقسیم می­‌شود.

بن ماضی و بن مضارع در ساخت دیگر فعل‌ها مانند ماضی بعید، مضارع التزامی، ماضی استمراری و ... کاربرد دارد.

همه صیغه‌­های فعلی که بر زمان گذشته دلالت می­‌کنند از بن ماضی ساخته می­‌شوند و صرف انواع فعل‌ماضی با افزودن پیشوندهایی مثل می و ب به همراه شناسه‌­های پایانی فعل امکان­‌پذیر است.

برای مثال، فعل نوشتن را در نظر بگیریم. برخی از صیغه­‌هایی که از این فعل ساخته می‌­شوند از این قرار است:

نوشتم (ماضی ساده)
می‌­نوشتم (ماضی استمراری)
نوشته‌­ام (ماضی نقلی)
نوشته باشم (ماضی التزامی)
نوشته بودم (ماضی بعید)

کلمه نوشت در این صیغه­‌ها جزئی که ثابت است و تغییر نمی­‌کند و از نظر زمان، بر گذشته دلالت می­‌کند. بن یا ریشه این صیغه‌­ها را بن ماضی می­‌نامیم.

روش تشخیص بن ماضی

بن ماضی را از دو راه می‌­توان به دست آورد:

1- حذف ن از انتهای مصدر فعل مورد نظر

کاشتن: کاشت
رفتن: رفت

با حذف نون از انتهای مصدرها می‌توان بن ماضی را به دست آورد.

2- فعل را صرف می­‌کنیم. سپس شناسه­‌ها را از پایان فعل و می یا ب را از ابتدای آن حذف می‌کنیم. آنچه باقی می‌ماند همان جزء ثابتی است که در همه صیغه‌­ها تکرار شده است. مثلاً درباره فعل می‌خوانْدم، «می» استمراری و شناسه‌ها باید حذف شوند و آنچه باقی می‌ماند؛ کلمه خوانْد است که همان بن ماضی است.

کاربرد بن ماضی

کاربرد بن ماضی، تنها محدود به ساخت افعال نیست. بلکه در ساخت انواع اسم و صفت‌­هایی چون صفت مفعولی، صفت فاعلی، صفت مرکب، اسم مصدر و اسم مرکب نیز نقش دارد. برای مثال بن ماضی در صفت مفعولی، در ساخت فعل مجهول یا ماضی نقلی نقش اساسی دارد:

مصدر فعل رفتن
بن ماضی + ه: صفت مفعولی
رفت + ه: رفته

در بسیاری از دستورها، ریشه و بن (ماده) فعل یکی گرفته شده است.

 ریشه فعل معمولا جزئی سه بخشی است که زبان شناسان به کمک ریخت‌های کهن فعل، آن را به دست می‌آورند. اما بن، ساختار مشخص و قانون­مندی دارد و با به کار بستن چند قاعده می­‌توان بن فعل (ماضی یا مضارع) را به دست آورد.

 


املای درست همزه در فارسی

املای درست همزه در فارسی

کلمات همزه‌دار از عربی وارد زبان فارسی شده اند. اما املای کلمات همزه دار در زبان فارسی با زبان عربی متفاوت است.

کلماتی که ریشه فارسی دارند، گاهی با همزه نوشته می‌شوند که نادرست است. بنابراین در کلمات با ریشه فارسی، همیشه از ی به جا ئ استفاده کنید. مانند: پائیز، پائین، بوئیدن، روئیدن، می‌آئید که شیوه صحیح نگارش آن‌ها، پاییز، پایین، بوییدن و روییدن و می‌آیید است.

همزه اگر در وسط کلمه باشد، بر اساس حرکه خود یا حرف پیش و پس از خود، املای متفاوتی خواهد داشت.

همزه‌ای که کسره دارد، روی پایه ی نوشته می‌شود؛ مانند: مسائل، مصائب، ارائه، قائل، تخطئه.

همزه کسره‌دار در برخی موارد نیز کلا تبدیل به ی می‌شود؛ مانند: دایره، فایده، جایزه، معایب، نایب، زایل.

این که آن را به صورت ئ یا ی بنویسید، بسته به این دارد که کدام رایج‌تر است و گاهی نیز سلیقه‌ای می‌شود.همین قاعده در مورد همزه ای که قبل از ی قرار دارد نیز صادق است. ممکن است به صورت ئ یا به صورت ی نوشته شوند. مانند: لئیم، رئیس، جبرئیل و اسرائیل که رییس، جبرییل و اسراییل نیز رایج هستند.

همزه فتحه‌دار در وسط کلمه

برای این که بدانیم املای درست همزه مفتوح در وسط کلمه چیست، به حرکه جرف قبل از آن رجوع می‌‌کنیم:

  • همزه مفتوحی که قبل از آن الف باشد، همه آن را به صورت ئ می‌نویسند؛ مانند: قرائت، دنائت، برائت.
  • همزه مفتوحی که قبل از آن، حرفی با ضمه آمده باشد، بر پایه واو نوشته می‌شود؛ مانند: مؤدّب، مؤخّر، مؤلّف.
  • همزه مفتوحی که قبل از آن حرفی با فتحه آمده باشد، بر پایه الف نوشته می‌شود؛ مانند: متأخّر، مستأصل

بعضی همزه میانیِ مفتوحِ ما قبل ساکن را به صورت مسأله، نشأت و هیأت صحیح می‌دانند. اما برخی دیگر، از جلمه فرهنگستان زبان فارسی، مسئله، نشئت و هیئت را صحیح‌تر دانسته اند. اگر یک روش نوشتاری را انتخاب کردید، همه جای متنتان از همان استفاده کنید و جایی از متن مسأله و جایی دیگر مسئله ننویسید.

اگر همزه ساکن یا فتحه‌دار باشد و پس از آن مصوت آ بیاید، آن را با علامت مد «آ» درج می‌کنیم؛ مانند: قرآن، مِرْآت، مَآخِذ.

در مورد همزه مضموم و همزه قبل از واو هم اختلاف وجود دارد. برخی بر طبق قاعده‌ای کلی در عربی، مسؤول و رؤوس را صحیح می‌دانند. اما برخی معتقدند که املای رایج و درست این کلمات در فارسی، مسئول و رئوس است. پس می‌توان هر دو مورد را صحیح دانست.

همزه ساکن در وسط کلمه

زمانی که همزه در وسط کلمه ساکن است، برای این که بدانیم آن را روی چه پایه‌ای بنویسیم، به حرکه حرف قبل از آن نگاه می‌کنیم، و برای فتحه الف، برای کسره ی و برای ضمه واو را پایه همزه قرار می‌دهیم؛ مانند:

  • همزه ساکن ما قبل مفتوح: رأفت، مأمور؛
  • همزه ساکن ما قبل مکسور: ائتلاف؛
  • همزه ساکن ما قبل مضموم: سؤال، رؤیا.

    همزه در کلمات وارد شده از زبان‌های بیگانه

    در مورد کلمات غیرعربی و غیر فارسی، همیشه همزه میانی را بر پایه ی درج می‌کنیم؛ مانند: ژوئن، پنگوئن، زئوس، نئون، ژئوفیزیک.

همزه در انتهای کلمه

همزه بعد از الف ممدوده، در زبان فارسی حذف می‌شود. پس کلماتی مانند املاء، انشاء، اعضاء، استثناء به صورت املا، انشا، اعضا و استثنا نوشته می‌شوند. هر گاه کلماتی که  در نقش موصوف یا مضاف قرار گیرند، به جای کسره اضافه، به انتهای آن‌ها ی اضافه می‌شود و باز هم همزه حذف خواهد شد؛ مانند: املای درست، انشای بهروز، اعضای گروه، استثنای مهم.

املای درست ان شاء الله

عبارت ان شاء الله یک عبارت عربی است به معنی «اگر خدا بخواهد» که عینا در فارسی استفاده می‌شود و همزه آن حذف نمی‌شود بهتر است آن را به صورت سه کلمه مجزا آورده و از نوشتن آن به صورت انشاالله یا انشاءالله خودداری کنیم چرا که معنی آن تغییر می‌کنید و معنی «انشای خدا»‌ خواهد داد!

همزه پایانی پس از ساکن یا بعد از مصورت‌های مصوّت‌های «ی» و «او»

همزه پایانی که قبل از آن یک حرف ساکن یا یکی از مصوّت‌های «ی» و «او» باشد، بدون پایه نوشته می‌شود؛ مانند: شیء، سوء، جزء.

همزه پایانی پس از حرف مفتوح

همزه پایانی که قبل از آن حرفی با فتحه وجود داشته باشد، بر پایه الف نوشته می‌شود؛ مانند: خلأ، ملجأ، مبدأ.

همزه پایانی پس از حرف مضموم

همزه پایانی که قبل از آن حرفی با ضمه آمده باشد، بر پایه واو نوشته می‌شود؛ مانند: تلألؤ، لؤلؤ.